
بروزرسانی: 28 اردیبهشت 1404
همانطور که درام معماری The Brutalist کاملاً متقاعد نمی شود
ویل وایلز می نویسد که Brutalist نامزدهای اسکار را رهبری می کند، اما به عنوان فیلمی درباره معماری، کمی ضعیف است.
شما سال ها منتظر یک حماسه معماری هستید و سپس دو (تقریبا) یکباره می آیند. سال گذشته، افسانه نادرست فرانسیس فورد کاپولا، مگالوپولیس منتشر شد، با داستانی در مورد یک معمار رویایی که در مواجهه با توطئه ها و مخالفت های سیاسی تلاش می کند تا پروژه ای آرمان شهری را تحقق بخشد. اکنون، از کارگردانی بردی کوربت، فیلم Brutalist می آید، که در آن یک معمار رویایی از وحشت جنگ جهانی دوم و کثیف فقر پس از جنگ بیرون می آید تا پروژه ای اتوپیایی را در مواجهه با بلایای شخصی و مخالفت ها تحقق بخشد.
The Brutalist و Megalopolis فیلم های بسیار متفاوتی هستند، اما در عین حال بسیار شبیه به یک فیلم سوم هستند، به نوعی درام معماری تعیین کننده: سر چشمه شاه ویدور (1949)، اقتباس شده از رمان آین رند در سال 1943. به همین نام، که در آن یک معمار رویا برای تحقق یک پروژه اتوپیایی در مواجهه با رقبای مکر و کوچک تلاش می کند. الگو، در حال حاضر، کاملا واضح است: یک نابغه منحصر به فرد، یک رویای معماری، و یک دنیای ناآماده پر از ذهن های پست تر.
Brutalist مشتاقانه در محافل معماری مورد انتظار بوده است
سال گذشته که برای Dezeen درباره مگالوپولیس نوشتم، اشاره کردم که جشن پیامبر معماری لوح خالی آن به طرز عجیبی قدیمی بود، داستانی از اواسط قرن بیستم که با زمان حال همخوانی ندارد. و Brutalist روایت خود از این اسطوره را در آن زمان و محیط ریشه می دهد.
اما شاید به هر حال آنقدرها هم قدیمی نباشد. اگر نه یک بلکه دو بار بازگویی از یک مثل به ما داده شود، آنگاه ممکن است ارتباط آن بیش از حد انتظار باشد. ارزش این را دارد که در مورد معماری در حال حاضر چه چیزی بگوید.
در فیلم Brutalist - که توسط کوربت و مونا فاستولد نوشته شده است - آدرین برودی نقش لازلو توث، معمار آموزش دیده باهاوس را بازی می کند که از دست نازی ها جان سالم به در برده و بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم به ایالات متحده می رسد. در نهایت، پس از آزمایش های مختلف، او مورد توجه صنعتگر ثروتمند هریسون ون بورن (گای پیرس) قرار می گیرد. ون بورن خود را حامی توث می کند و به او مأموریت می دهد تا یک مرکز اجتماعی در بالای تپه ای برجسته طراحی کند که به یاد مادر ون بورن اختصاص دارد.
این پروژه جاه طلبانه هر دو مرد را مصرف می کند. توث که در اثر تروما ویران شده است، سرسخت و خود ویرانگر است، با هروئین خود درمانی می کند و گهگاه فاسق می کند. ون بورن خوش تیپ و خوش اخلاق، در عین حال، بیهوده، دمدمی مزاج و فداکار است. قدردانی او از کار توث نه از خود طرح ها، بلکه به دلیل تمجیدهای مد روزی است که آن ها را به خود جلب می کنند.
اگرچه مشتاق توث برای تحقق یک اثر بزرگ، "چیزی بی حد و حصر، چیزی جدید" است، اما او فاقد هرگونه همدردی واقعی برای هنرمند است. توث که به زور شخصیت ون بورن به پروژه کشیده شده است، به طور مرگباری برای نقش خدمتکار مناسب نیست. رابطه محکوم به فناست.
Brutalist مشتاقانه در محافل معماری مورد انتظار بوده است. من خودم مشتاقانه آن را پیش بینی می کردم. این دوران ضد روشنفکری است. هنر و معماری توسط بادهای مخالف فرهنگی و شرایط اقتصادی تنبیه آمیز ضربه خورده است. در اینجا، به نظر می رسید، بیانیه ای بزرگ علیه همه اینها بود، که علاوه بر این، به سبک معماری تحقیرآمیزی که در حال حاضر موجی از ضدیت سیاسی را تجربه می کرد، پایبند بود.
وقتی فیلمی مانند این به معماری می پردازد، به وضوح در مورد چیزی فراتر از آجر و ملات صحبت می کند
مضامینی که The Brutalist در بر می گیرد نمی تواند سنگین تر باشد: هولوکاست، هویت یهودی، رویای آمریکایی، تجربه مهاجر، ماهیت هنر و زیبایی. جدیت سازش ناپذیر به نظر می رسید که در ساختار آن نوشته شده بود، حداقل زمان اجرای قابل توجه سه ساعت و سی و پنج دقیقه (با وقفه) و امتیاز فوق العاده آن توسط دانیل بلومبرگ.
بنابراین وقتی فیلمی مانند این به معماری می پردازد، به وضوح در مورد چیزی فراتر از آجر و ملات - یا بتن ریخته شده و سنگ تراش شده صحبت می کند.
توث در حال ساختن چیزهایی است که از افراط گراهایی که سعی در قتل او را داشتند، دوام آورده است، و از اسنوب های شرور که او را استثمار و تجاوز می کنند، و همه دال ها و یاهوهای دیگر دوام خواهد آورد. این انتقام عاقل از بی هوش است.
این در لحظه ای که توث با معمار تجاری پرخروشی که ون بورن برای مراقبت از هزینه ها آورده است، مواجه می شود و به او توهین می کند، تقطیر می شود. در سینما این صحنه خنده ای از ته دل گرفت که تقریباً یک تشویق بود. آن لحظه روانی بود که مخاطب می خواست، زمانی که هنرمند مهندس ارزش را به جای خود می نشاند. این هسته جذابیت کل این افسانه است.
برای اطمینان از اینکه ما مردم عادی می توانیم با هم ارتباط برقرار کنیم، هنرمند در فیلم بروتالیست یک زیبایی شناس نادر نیست. مانند هاوارد روارک در سرچشمه، توث نابغه مرد کارگر است. درست همانطور که پاتریشیا نیل روارک گری کوپر را در حال کار در معدن می یابد، ون بورن نیز توث را در حال بیل زدن زغال سنگ پیدا می کند. او تخم مرغ نیست هنر او از درد سرچشمه می گیرد و وقتی او را خنثی می کنند عصبانی می شود و همه چیز را به هم می ریزد. برودی این را با اجرای مغناطیسی می فروشد که فلیسیتی جونز در نقش Erzsébet، همسرش به طرز فوق العاده ای مورد تحسین قرار گرفته است.
"ساختمان های من برای دوام طراحی شده اند... [the] فرسایش خط ساحلی،" توث می گوید. او در مورد آنها صحبت می کند که "هسته سخت زیبایی" ثابتی دارند، عبارتی که به نیمه دوم فیلم عنوان آن را می دهد. می توان جذابیت این همه حجم، استحکام و ماندگاری را دید. کارگردانانی که رسانه آنها رقص نور روی پارچه بازتابنده است.
خلقت توث یک هالک تاریخی و بدون پنجره است
معماری در Brutalist نمی تواند سنگین تر، خاکی تر و سنگ تر باشد. واگن های ریلی زیر بار آن ناله می کنند. اما آیا این چیزی بیش از یک مجسمه غول پیکر است؟ آیا زندگی فراتر از تحمل دارد؟
اینجاست که همه چیز کمی ناامید کننده می شود. خلقت توث یک هالک تاریخی و بدون پنجره است. زیباست؟ مهم نیست، چون یک نماد است. این فقط خودش را نشان می دهد: خلقتی جسور، سازش ناپذیر و گستاخانه، که افراد کمتری در اطراف آن می چرخند و بداخلاق می کنند. این همان شی بزرگ و گنگی است که ما اینجا هستیم تا ریشه اش را بگیریم، درست همانطور که - با وجود تمام ناکامی های انسانی او - هرگز شک زیادی وجود ندارد که در کیهان اخلاقی فیلم، توث "زشت" قرار است همدردی کامل ما را داشته باشد و خلقت او کامل ما باشد. پشتیبانی می کند.
ما می خواهیم شاهد پیروزی هنرمند باشیم، همانطور که می خواهیم پیروزی کاپیتان آمریکا را ببینیم. اما مشکل این رویکرد هنر در ازای هنر این است که هرگونه احساس واقعی از آنچه توث با ساختمان خود انجام می دهد و چرا انجام می دهد را تسلیم می کند.
توث قول می دهد که درون پوسته ی بی آرایش، جلوه های داخلی خارق العاده ای از فضا و نور به نمایش درخواهند آمد، اما آن ها فقط به صورت اجمالی دیده می شوند. یکی از مصالحه هایی که او موظف است زودتر انجام دهد، گنجاندن یک مکان عبادت مسیحی است که او را ناراحت می کند. به نظر می رسد که این کلیسای کوچک کل پروژه را در بر می گیرد، که در نهایت توسط برجی که توسط یک صلیب به دو نیم تقسیم شده است، از بین می رود و جلوه های نوری که او ایجاد می کند صلیبی است.
چه اتفاقی برای عملکردهای دیگر می افتد؟ احتمالاً آنها هنوز آنجا هستند، اما ما تعداد زیادی از آنها را نمی بینیم. فیلم می خواهد معماری توث را معنوی به تصویر بکشد، اما نمی تواند بدون اینکه آن را به معنای واقعی کلمه مذهبی کند، این کار را انجام دهد.
ما تشویق می شویم که احساس کنیم ساختمانی که توث طراحی می کند چیزی بیش از یک ساختمان است، اما در نهایت کمتر است. این فقط یک ژست است، یک نماد.
من متقاعد نیستم که این یک مورد معنادار برای معماری است
پیام ظاهری در اینجا این است که معماری واقعاً مهم است: مهم است، ماندگار است، باید با نگاهی به امر متعالی ساخته شود، نه به خط نهایی. بنابراین عجیب است که به نظر می رسد ساختمان واقعی که توث می سازد بسیار کم اهمیت است.
عوامل زیبایی شناختی - تفاوت بین موفقیت و شکست - هرگز واقعاً بررسی نمی شوند. یک کودای بداخلاق تلاش می کند تا بخشی از این موضوع را با یک سخنرانی کیوریتوری پوشش دهد، که فقط واقعاً توجه را به عدم توضیح در فیلم جلب می کند. Brutalist یک درام انسانی قانع کننده است. به عنوان درام معماری کاملاً متقاعد کننده نیست.
کاملاً طبیعی است که دنیای معماری باید مشتاق «بروتالیست» باشد، در حالی که این حرفه در حال حاضر بی تفاوتی و تحقیر زیادی را تجربه می کند. و هر نقصی که داشته باشد، دیدن دو فیلم بزرگ و جذاب درباره معماری رویایی در کمتر از یک سال واقعاً فوق العاده است. اما در حالی که ممکن است باعث افزایش روحیه در بین بروتالیست های سینما شود، من متقاعد نیستم که یک مورد معنادار برای معماری باشد. این به تصویر کشیدن خلاقیت از بیرون است، نه از درون.
ویل وایلز یک نویسنده طراحی و نویسنده چهار رمان است که جدیدترین آنها The Last Blade Priest است.
عکاسی توسط یونیورسال پیکچرز انجام شده است.
Dezeen در عمق
اگر از خواندن مصاحبه ها، نظرات و ویژگی های Dezeen لذت می برید، در Dezeen In Depth مشترک شوید. این خبرنامه که در آخرین جمعه هر ماه ارسال می شود، مکانی واحد برای خواندن داستان های طراحی و معماری در پشت سرفصل ها فراهم می کند.
منبع: https://www.dezeen.com/2025/01/24/the-brutalist-will-wiles-opinion/