در سال 2022، من پستی نوشتم که نکات شلینگ را در جزیره پالمز به اشتراک میگذاشت، و یک سال قبل از آن، پستی با نکات کلی در مورد شلیک گلولهگذاری نوشتم. از آن زمان تاکنون دو بار دیگر به جزیره پالمز بازگشتهام و در مکان دیگری در بالای جزیره در منطقه تفریحی تپههای وحشی اقامت داشتهام، بنابراین فکر کردم یک پست بهروزرسانی شده را به اشتراک بگذارم که نکات خاصتری و همچنین مکانهای مورد علاقه گلوله باران را به اشتراک بگذارد. .
در پست 2022م در مورد گلوله باران جزیره پالمز، دسترسی مورد علاقه خود به ساحل را برای گلوله باران افشا کردم – دسترسی 42. ما معمولاً در خیابان 41 می مانیم، بنابراین برای رسیدن به ساحل، پیاده روی یا گاری گلف آسان است. ما در سال 2022 یک خانه بزرگتر نزدیک به قلب شهر اجاره کردیم و از Beach Access 9 استفاده کردیم، اما آن را منطقه خوبی برای گلوله باران ندیدیم. ما در نهایت به اکسس 42 برای گشت و گذارهای جدی بمباران خود رانده شدیم و تصمیم گرفتیم دیگر در آن انتهای جزیره نمانیم.
برای این سفر اخیر، یک خلوت خلاقانه با دوستم شانا، ما در آپارتمانی در تایدواتر کاندوها در استراحتگاه تپه های وحشی اقامت داشتیم. من به آن انتهای جزیره نرفته بودم، زیرا فقط برای ساکنان و مهمانان قابل دسترسی است، بنابراین نمی دانستم گلوله باران چگونه خواهد بود. (به عنوان یک نکته، ساحل عمومی است، اما هیچ پارکینگ یا نقطه دسترسی عمومی وجود ندارد، بنابراین اگر میخواهید در آنجا گلوله باران کنید و گذرگاه تپههای وحشی ندارید، باید از ساحل پیاده روی کنید.) یافتن نقاط داغ گلولهزنی باید کمی کاوش کنم، اما من برای این چالش آماده بودم!
برای کسانی که قصد سفر به جزیره پالمز دارند، در اینجا نقشه ای وجود دارد که نقطه دسترسی معمولی ما به ساحل و مکان جدیدی را که من با Shaunna در آن اقامت داشتم نشان می دهد. هر دو با یک فلش مشخص شده و با یک ستاره زرد و سفید مشخص شده اند.
Shaunna به دلیل یک اورژانس خانوادگی به تعویق افتاد، بنابراین من در نهایت برای اولین روز و نیم در کاندو ماندم به تنهایی. آن طور که برنامه ریزی شده بود نبود، اما من از آن نهایت استفاده را بردم! من هنوز در ساحل جزیره پالمز بودم و قرار بود از آن لذت ببرم. عصر که رسیدم راهی ساحل شدم تا دریا و مناطق احتمالی گلوله باران را درک کنم. از کاندومان به سمت چپ رفتم و کمی از ورودی بالا رفتم. من یک دقیقه در ساحل نبودم و فسیل پنجه شیر را پیدا کردم. درست کنار مسیر در شن ها فرو رفته بود انگار منتظر من بود. نکته راحت در مورد این فسیلها این است که بیشتر مردم آنها را نادیده میگیرند زیرا در یک نگاه میتوانند شبیه بتن طبیعی یا یک سنگ خستهکننده به نظر برسند.
من چندین مورد از این فسیل ها را در مکان های مختلف جزیره نخل پیدا کرده ام، پس مراقب باشید!
علاوه بر فسیل، تعدادی پوسته زیتون، چند قلاده کوچک و چند صدف پیدا کردم.
تقریباً هیچ یک از آنها مستقیماً در مقابل کاندو، که کاملاً مسطح و ظاهراً فاقد پوسته بود، یافت نشد. وقتی به ورودی نزدیکتر میشدم، متوجه شدم مقدار فزایندهای از پوستهها در ساحل پخش میشوند و به دنبال آن یک خط پوسته جزر و مد واضح و شفاف دیده شدم. آن شب، حدود یک ساعت قبل از جزر، اکثر صدفها را در خط جزر و مد نزدیک و در ساحل ورودی دیدم.
به عنوان یک نظر غیر مرتبط با شلیک، ورودی زیبا بود! من عکس های زیادی در آنجا گرفتم تا به عنوان مرجع برای نقاشی استفاده کنم. واقعاً منطقه ای دوست داشتنی از ساحل برای پیاده روی و لذت بردن از زیبایی های طبیعی منطقه بود.
صبح روز بعد، تصمیم گرفتم به سمت زمین پایکوبی قدیمی خود در Beach Access 42 بروم. من در Google Maps نگاه کرده بودم و دیدم که حدود 2 مایل دورتر است، بنابراین به نظر می رسید که ممکن است یک پیاده روی منطقی در ساحل باشد. من همچنین میخواستم ساحل بین نقطه معمولی و نقطه جدیدم را بررسی کنم تا ببینم آیا مناطق بزرگی برای گلوله باران وجود دارد یا خیر. من ساعت 7:00 صبح همان روز (ساعت 8:00 صبح بود) به راه افتادم، کیسه مواد غذایی سنگین را در دست خالی کردم و آماده جمع آوری اطلاعات، پوسته ها و تعداد زیادی پله روی گام شمارم بودم. از آنجایی که من تنها بودم، با جف هم تماس گرفتم تا او بداند کجا هستم و وقتی به کاندو برگردم دوباره چکاین خواهم کرد.
من هیچ منطقه قابل توجهی بین کاندو و منطقه ای که با آن آشنا بودم در اطراف بیچ اکسس 42 پیدا نکردم، اما فقط تا بیچ اکسس 53 فاصله گرفتم قبل از اینکه احساس کنم آماده چرخیدن هستم. من توانستم خانهای بینظیر با سقفی صاف و آبی روشن ببینم که نقطه عطفی برای مخفیگاه صدفی و استخرهایی بود که در اثر جزر و مد به جا مانده بود. هنگام بازدید از ماه مارس، به خصوص درست پس از طوفانی که اولین صبح ما در آنجا رخ داد، توانستیم تعداد زیادی قایق بزرگ و دست نخورده را در آن منطقه پیدا کنیم. این انبار همچنین مکان خوبی برای یافتن صدفهای جالب، فسیلها و تکههای صدف بود.
این منطقه استخر جزر و مدی است و یک انبار بزرگ از پوسته ها در سمت چپ استخرها، کمی دورتر از ساحل وجود داشت. (این به عنوان منطقه شماره 2 در نقشه زیر مشخص شده است.)
ممکن است گلوله باران خوبی بین این دو مکان وجود داشته باشد، اما چیز زیادی در آن صبح توجه من را جلب نکرد. میله های شنی مشخصی در سواحل وجود داشت که می تواند بر گلوله باران در ساحل تأثیر بگذارد، بنابراین این عاملی است که باید هنگام کاوش خود در نظر بگیرید. در مشاهداتم، انبوهی از پوستهها را در موجسواری یا در ساحل، ردیفی از پوستههای رسوبشده در هنگام جزر و مد، یا حوضچههای جزر و مدی که در آن صدفها تمایل به جمع شدن دارند، ندیدم. آب نیز در سمت ناهمواری قرار داشت، بنابراین من خیلی دور نرفتم تا ببینم چه چیزی در موج سواری وجود دارد. چند صدف جالب و حتی چند دلار شن پیدا کردم، اما هیچ چیز خیلی هیجان انگیزی نداشت.
پس از پنج مایلی پیادهروی شناسایی گلولههای صبحگاهی، یک بعدازظهر در ساحل در ورودی، و در مجموع بیش از 18000 قدم، احساس کردم که زمین معقولی را در اختیار دارم و تصمیم گرفتم که شونا و من باید توجه خود را به گلوله باران روی ورودی یا درایو متمرکز کنیم. به ساحل دسترسی 42. در اینجا نقشه ای است که مکان هایی را نشان می دهد که من در نظر گرفتم که نقاط مهم گلوله باران هستند…
گلوله باران در منطقه اطراف ورودی آنقدر خوب بود که ما به سمت ساحل دسترسی 42 حرکت کردیم.
مجموعه پوستههای زیر مربوط به ناحیهای است که در نقشه بالا با شماره 3 مشخص شده است. منطقه بسیار خوبی برای یافتن پوستههای کوچکتر در تودههای صدف در هنگام جزر و در امتداد خط آب هنگامی که هوا آرام بود، بود.
بهترین شرایط گلوله باران در آخرین روز کاملی که در کاندو گذراندیم بود. حدود 2 ساعت قبل از جزر صبح بود که شروع به قدم زدن در ساحل کردم و تصمیم گرفتم خط آب ورودی را برای پوستههای زیتون شانه بزنم، در مسیر برگشت خط جزر و مد را بررسی کنم و سپس وارد اقیانوس شوم. جایی که برای بررسی چرخش به ورودی می رسد. آب بسیار آرام بود، بنابراین یک روز عالی برای پیاده روی بدون ضرب و شتم زیاد بود و دید در آب خوب بود.
یک دسته پوسته زیتون در امتداد ورودی، هم در آب و هم در امتداد خط جزر و مد پیدا کردم. زمانی که شروع کردم به قدم زدن در جایی که اقیانوس به ورودی می رسد، تعدادی زیتون بزرگتر را نیز در موج سواری پیدا کردم.
یک نکته احتیاط در مورد راه رفتن در ورودی. وقتی آب آرام است، تقریباً شبیه کناره های دریاچه است. آب به آرامی روی ساحل می چرخد و مکانی عالی برای جستجوی صدف است. آب در ورودی دارای یک جریان قوی و معمولاً نامرئی است، اما با بالا و پایین رفتن جزر و مد. احتیاط میکنم از راه رفتن و شنا کردن در ورودی، مگر اینکه با خواندن جزر و مد و جریانها آشنا باشید و شناگر خوبی باشید. همچنین جاهایی وجود دارد که کف ورودی صاف بوده و با درجه ملایمی پایین آمده است و جاهای دیگری که به طور ناگهانی پایین آمده است. تقریباً به سمت وسط گوسالهام در مناطق صافتر حرکت کردم تا پوستهها را به دست بیاورم، اما از قسمتهایی که افتاده بودند دوری کردم. من فقط می خواهم شما آگاه باشید زیرا به نظر بسیار آرام و فریبنده رام می شود.
به همین دلیل است که من به جای آب های ورودی، در آب های اقیانوس قدم بزنم. من هنوز از موج سواری آرام تری بهره می بردم، اما آب فقط مرا به سمت ساحل هل داد، نه به آبراه های بین ساحلی یا بیرون از دریا. وقتی از جستوجوی ورودی راضی شدم، شروع به راه رفتن به سمت موجسواری کردم تا برای گشت و گذار بگردم. یک زن دیگر قبلاً مرا کتک زده بود! او یک کیسه مواد غذایی پلاستیکی پر از صدف را روی شکمش بغل کرده بود و من میتوانستم ببینم که خم میشود تا چیزی بردارد. او آن را روی ساحل پرت کرد و این روند را تکرار کرد و یک چنگک خاکستری بزرگ دیگر را به ساحل پرتاب کرد. به او زنگ زدم: “آیا همه آنها را نگه داری؟” مطمئن نبودم که او آنها را در ساحل پرت می کرد تا بعداً آنها را جمع آوری کند یا آنها را برای دیگران قابل مشاهده می کرد. این دومی بود و او از من استقبال کرد تا در یافته هایش به خودم کمک کنم. با دانستن اینکه صدفها فراوان هستند، وارد منطقه شدم و با پاهایم شروع به حرکت کردم. بین امواج، آب به اندازهای شفاف بود که میتوانست ایده خوبی از کجا نگاه کنم، اما احساس با پاهایم به من کمک کرد که بفهمم پوسته فقط یک تکه است یا چیز مهمی. برخی از چرخها کاملاً قابل مشاهده بودند و روی شنها نشسته بودند و منتظر جمعآوری بودند، در حالی که برخی دیگر به سختی از میان شنها نگاه میکردند.
من توانستم چند چرخ حیرتانگیز پیدا کنم که تعدادی از آنها بزرگ بودند و اگر نگوییم کاملاً دست نخورده بودند. در هر جایی از ساحل میتوان قدم زدن برای چرخها یا سایر صدفهای بزرگتر مانند صدفهای اسب را انجام داد، اما در مناطقی که آب آرامتر است، راحتتر انجام میشود.
این پست به دلیل پیامهایی است که من از دیگران دریافت کردهام که به جزیره نخلها رفتهاند (یا حتی در همان زمان من از آن بازدید کردهاند) و تجربهای مشابه بمباران من را نداشتهاند. اکنون که بیشتر ساحل را کاوش کرده بودم، میخواستم جزئیات بیشتری در مورد مکان پیدا کردن انواع خاصی از پوستهها و شرایط بهینه ارائه کنم. من به ندرت کاملاً از بین میروم و با یک کیف خالی برمیگردم، اما هر بار که در هنگام جزر بیرون میروم پوستههای شگفتانگیزی دریافت نمیکنم. این طبیعی نیست که فوراً از خانه خارج شوید و صدف های شگفت انگیز را پیدا کنید. این نیاز به راه رفتن، تمرین چشم و پشتکار دارد. قسمتی از ساحل ممکن است یک روز خالی باشد و روز دیگر پر از صدف باشد.
در اینجا چند نکته دیگر برای موفقیت در شلیک گلوله وجود دارد…
- همیشه یک کیف همراه خود داشته باشید. هنگامی که راهی برای حمل آنها ندارید، به ناچار شگفتانگیزترین حافظه پنهان پوستهها را خواهید یافت!
- با افراد دیگری که در حال گلوله باران هستند صحبت کنید. من همیشه میپرسم که آنها به دنبال چه هستند، چه چیزی پیدا میکنند و آیا نقطههای خوبی برای شکار پیدا کردهاند یا خیر. بیشتر ساحل نشینان مشتاق هستند و از نمایش یافته های خود و به اشتراک گذاری اطلاعات لذت می برند.
- مراقب آب و هوا و جزر و مد باشید. گلوله باران حدود دو ساعت قبل از جزر و مد بهتر است. این بدان معنا نیست که در زمانهای دیگر نمیتوانید صدفها را پیدا کنید، اما این زمانی است که بیشترین مقدار ساحل در معرض دید قرار میگیرد و موجسواری همچنان پوستههای جدید را با کاهش جزر و مد در حال رسوب میکند. همچنین گلوله باران بعد از طوفان و زمانی که جزر و مد بالاتر از حد معمول است، عالی است.
- پیگیر باش وقتی در ساحل هستم، گلوله باران یکی از سرگرمی های اصلی من است و روزم را حول جزر و مد برنامه ریزی می کنم. من معمولاً دو بار در روز به ساحل میروم و به ندرت در ساحل مینشینم. من عصبانی می شوم و می خواهم راه بروم تا ببینم چه چیزی می توانم پیدا کنم.
- مایل به کاوش باشید. همانطور که به اشتراک گذاشتم، بیش از پنج مایل راه رفتم و بسیاری از ساحل را طی کردم تا نقاط خوب گلوله باران را پیدا کنم. اگر من فقط به منطقه روبروی آپارتمانمان می چسبیدم، بسیار ناامید می شدم.
- بی حرکت بایست و نگاه کن. برای من مفید بوده است، مخصوصاً وقتی که در حال گشت و گذار یا جستجوی صدف در موج سواری، ایستادن و تماشای یک منطقه برای مدتی است. اغلب، من می توانم پوسته های زیتون را ببینم که در موج سواری می چرخند و می توانم آنها را بین امواج بگیرم. من چرخها را هم دیدهام که به اطراف میچرخند. اگر از کنار آن رد می شدم و فقط بین یک موج نگاه می کردم، شاید دلم برایشان تنگ می شد.
- از مردم محلی در مورد نقاط داغ گلوله باران بپرسید. چندین نفر از مردم محلی و همچنین ساحلنشینان مشتاق به من درباره سواحل همسایهای گفتهاند که بهخاطر مکانهای گلولهزنی عالی شناخته میشوند. از آنجایی که گلوله باران در جزیره پالمز بسیار خوب است و نمیخواهم اوقات ساحلیام را در ماشین بگذرانم، از هیچکدام از آنها بازدید نکردهام، اما اگر آنچه را که انتظارش را داشتید، پیدا نکردید، ارزش بررسی کردن را دارد. فولی بیچ، پارک ایالتی ساحل ادیستو، و کیاوا از جمله مناطق اطراف هستند که بهخاطر صدفها معروف هستند.
و دقیقاً به عنوان یک FYI – منطقه جزیره پالمز به ویژه برای گلوله باران خوب است زیرا پوسته ها بازسازی می شوند. صدفها، صدفها و زیتونها همگی پوستههای خود را رشد میکنند و وقتی میمیرند آنها را میریزند.
هنگام گلوله باران، به ویژه در یک منطقه جدید، قوانین محلی را بدانید. گلوله باران در برخی مناطق ممنوع یا محدود شده است. علاوه بر این، هرگز صدف یا موجودات زنده را به خانه نبرید. خوب نیست و ماشین شما را بدبو می کند. اگر پوسته ای با سرنشین پیدا کردید، آن را دوباره در آب قرار دهید.
بنابراین، هنگامی که یک دسته از پوسته ها را پیدا کردید، با آنها چه می کنید؟ اینم چند پست در مورد تزیین با صدف…
تزئین با صدف در باغ
تزیین با صدف
تزئین با صدف در کریسمس
هنر پوسته سفارشی
امیدوارم این پست اطلاعات خوبی در مورد گلوله باران جزیره پالمز و همچنین به طور کلی شونه زدن در ساحل به شما بدهد. شکار صدف مبارک!
منبع: https://missmustardseed.com/isle-of-palms-wild-dunes-shelling-guide/